محل تبلیغات شما

سبک دشتی

اگر دست پدر بودی به دستم

چرا من در خرابه می نشستم

اگر می بود بابای نکویم

نمی زد شمر دون سیلی به رویم

***

بابا چرا سر از خاك یک لحظه بر نداری

حق داری ای پدر جان زیرا که سر نداری

ما را رسوا کردند با ضرب تازیانه

بابا مگر تو با ما ، عزم سفر نداری

***

بیاای عمه جان کامشب زمرگ خودخبردارم

هوای دیدن رخسار زهرا را به سر دارم

خبر کن دختران شام را از بهر دیدارم

که تا ثابت کنم من هم در این عالم پدر دارم

***

من دختر سه ساله ی حسینم

در باغ دین آلاله ی حسینم

نامم به لوح عشق جاویدانست

دیباچه ی رساله ی حسینم

 

رضا غریب الغربا رضا معین الضعفا

به خاک حُجره رُخش را چو آشنا می کرد

ای که اعضای تو از زهر جفا می لرزد

ی ,پدر ,سر ,جان ,بودی ,ثابت ,پدر بودی ,دست پدر ,بودی به ,از بهر ,بهر دیدارمکه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دیدنی های دنیا